حمله کیهان به آیتالله هاشمیرفسنجانی – اخبار – ساعت ۲۴

[ad_1]
ساعت 24 – بهرغم گذشت 7سال از فوت آیتاللههاشمیرفسنجانی، هنوز مخالفان افراطی آیتالله نسبت به رویکردهای اعتدالی او کینه به دل دارند و تلاش میکنند آیتالله را بنوازند. یکی از تلاشهای مستمر آیتاللههاشمیرفسنجانی تلاش برای جایگزینی گفتوگو و مذاکره به جای چالشهای نظامی و فیزیکی بود، رویکردهایی که باعث شد ایران در دوران دولت سازندگی و بهرغم تندرویهای برخی افراد و جریانات رادیکال در جناح راست، بتواند روابط مطلوب و معقولی با جهان پیرامونی، همسایگان و اروپا برقرار سازد.
زمینههای ارتباطی درستی که در دولت اصلاحات به اوج رسید و باعث شد دامنه وسیعی از ظرفیتهای سرمایهگذاری و ارتباطی میان ایران و کشورهای دیگر شکل بگیرد. این رویکرد اما در دولت احمدینژاد به عنوان دولت مورد حمایت کیهان و بسیاری از رسانهها و چهرههایاصولگرا، رنگ باخت و ایران با دامنه وسیعی از تحریمهای اقتصادی روبهرو شد.
تحریمهایی که در سالهای ابتدایی دهه 90 تا امضای برجام طی سالهای 94 و 95 و از سال 97 تا به امروز، تنها در حوزه صادرات نفت، بر اساس اعلام اوپک ضرر 450میلیارد دلاری را متوجه ایران ساخته است. احمدینژاد اما بدون توجه به این مشکلات در آن دوران خطاب به اعضای شورای امنیت سازمان ملل اعلام میکرد: «آنقدر قطعنامه علیه ایران صادر کنید تا قطعنامهدانتان پاره شود!»
این قطعنامهها اما ایران را درگیر تحریمهایی ساخت که سایه سنگین آن هنوز اقتصاد و معیشت خانوادههای ایرانی را تحتالشعاع قرار داده است. دیروز اما کیهان با انتشار یادداشتی به نقد دیدگاههای آیتالله در خصوص ضرورت اتخاذ رویکردهای مذاکرهای به جای تنازعات میدانی نوشت: «هاشمی نبود تا ببیند روزگار آینده همچنان روزگار قدرت نظامی است و نه گفتمان و مذاکره! نبود تا ببیند برخلاف مشورت دروغ مشاورانش، آلمان و ژاپن بالاترین سرمایهگذاریهای نظامی را در دنیا داشته و باز هم بر حجم آن افزودهاند. »
کیهان ادامه داد: محسنهاشمی در سالگرد درگذشت مرحوم هاشمی نوشت: «در رسانههای رسمی ما، واژه دشمن، کلمه پرتکراری است و همراه با تئوری توطئه به ترجیعبند مواضع و سخنان مسوولان مختلف کشور در قوای سهگانه تبدیل شده است.
اینکه بزرگترین دشمن جامعه ایران، استکبار جهانی و دشمنان خارجی است، اینکه اکثر قدرتهای بینالمللی جمع شدهاند تا ما به اهداف خود نرسیم، اینکه باید به دنبال نفوذیهایی باشیم که ظاهر و سخنان غیرانقلابی دارند. اما آیا واقعا اینگونه است؟
انتخاب نام «رفاه» برای مدرسه اسلامی در دورهای که شاهد اوج گرفتن تفکرات چپ و سوسیالیسم اسلامی در جامعه بودیم که در سخنان مرحوم شریعتی و مواضع روشنفکران ما بروز پررنگی داشت، شاید از یک مبارز انقلابی نظیر هاشمی و همفکران ایشان در تاسیس مدرسه رفاه از جمله شهیدان باهنر و بهشتی و رجایی بعید به نظر میرسد.
اما در نگاه آیتاللههاشمی و همفکران ایشان، بزرگترین نیاز جامعه رفاه مردم بود و از اینرو مهمترین آرمان و هدف را ایجاد رفاه برای جامعه اسلامی و مردم ایران میدانستند.
هاشمیرفسنجانی در دوره ریاستجمهوری نیز تمام هموغم خود را در جهت توسعه اقتصادی ایران و تامین رفاه برای نسل فعلی و نسلهای آینده قرار داد و نام دو دوره ریاستجمهوری را دولت سازندگی برگزیدند.
نگاههاشمی به رفاه و توسعه تنها متکی به داخل نبود، بلکه او سیاست خارجی را نیز در خدمت این نگاه قرار داد. .. نگاههاشمی دقیقا مقابل رویکردی بود که ایران و توان ایران را سرمایهای در جهت تحقق اهداف ایدئولوژیک و رسالتهای انقلابی میدانست و با تضعیف قدرت اقتصادی و قربانی کردن رفاه جامعه میخواست که جهان را تغییر دهد.
اکنون میتوانیم به این پرسش پاسخ دهیم که بزرگترین دشمن ایران از نگاههاشمی چه بود؟ آری، هاشمی بزرگترین دشمن ایران را فقر و از بین رفتن طبقه متوسط میدانست و با اتکا به مبانی اسلامی که آمدن فقر را معادل رفتن ایمان و معیشت عمومی را لازمه رستگاری و دینداری مردم میداند، هیچ اولویتی را بالاتر از رفاه عمومی جامعه و مبارزه با فقر و رقم زدن توسعهای پایدار برای کشور نمیدانست.
گرچههاشمی دقیقا ۷ سال قبل و در شرایطی که کشور رشد دورقمی ناشی از برجام و شرایط مطلوب اقتصادی را تجربه میکرد، از دنیا رفت، اما با هشدارها و ابراز نگرانیهایش امروز ما راکه جامعه در منجلاب فقر و بحران معیشت گرفتار شده پیشبینی میکرد. او فقیر شدن جامعه را به منزله رویگردانی از انقلاب میدانست و نمیخواست به هیچ قیمتی، زندگی مردم قربانی شعارهای ماجراجویانه در سیاست خارجی و داخلی شود.
سخنهاشمی با آنان که نگران اسلام و انقلاب و از دست رفتن آنها در جامعه هستند، این بود که معیشت عمومی و توسعه کشور را مختل نکنید که اگر فقر در جامعهای وارد شود، دین از آن خارج میشود. »
سخنان انتزاعی آقای محسنهاشمی در حالی است که تبلور رویکرد مرحوم هاشمی در دولت برجام، به پرهزینهترین مدیریت در حوزه اقتصاد و سیاست خارجی ختم شد. آن مرحوم امروز نیست تا ببیند رفتار کاملا همراه و منفعل دولت مورد حمایت وی، چگونه بههار شدن بیشتر دولتهای اوباما و ترامپ و بایدن در امریکا (و در انگلیس و فرانسه و آلمان) انجامید. اجرای نسخه مدنظر مرحوم هاشمی و برخی گروههای مدعی اعتدال و اصلاحات موجب شد هم برنامه هستهای که چند ده سال برای آن زحمت کشیده شده بود، تا مرز تعطیلی پیش برود، هم تحریمها بر اثر گستاخ شدن دشمن دوبرابر شود، هم ضریب جینی (نشانگر شکاف طبقاتی) روند صعودی بگیرد و هم بالاترین نرخ تورم به میزان ۶۰ درصد ثبت شود.
مرحوم هاشمی نبود تا ببیند برخلاف تصور و اظهاراتش مبنی بر اینکه وزیر خارجه امریکا قول داده کمکاری در برجام را جبران کند، یک فریب بزرگ بود و بازگشت تحریمها و تهدید طرفهای همکاری با ایران در قالب تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا (و سپس بسترسازی برای تصویب قانون مادر تحریمها/ کاتسا) از همان دولت اوباما آغاز شد.
نبود تا ببیند به قول وی «تابوشکنی در مذاکره با امریکا» فقط امریکا را طلبکارتر کرد تا وعدههای برجامی را گرو بگیرد و واگذاری قدرت نظامی و منطقهای را طلب کند. نبود تا ببیند که انکار دشمنی دشمن موجب توقف دشمنیها نمیشود. هاشمی نبود تا ببیند روزگار آینده همچنان روزگار قدرت نظامی است و نه گفتمان و مذاکره! نبود تا ببیند برخلاف مشورت دروغ مشاورانش، آلمان و ژاپن بالاترین سرمایهگذاریهای نظامی را در دنیا داشته و باز هم بر حجم آن افزودهاند.
از سوی دیگر باید به محسن هاشمی یادآور شد دولت کارگزاران، برنامه توزیع ثروت به برخی بیعدالتیها و تبعیضها را پایهگذاری کرد و ضمنا تورم ۴۹ درصدی را در سال ۱۳۷۴ به ثبت رساند که تا قبل از رکورد تورمی دولت روحانی (۶۰ درصد)، بالاترین رکورد تورمی چند دهه اخیر بود.
بدین ترتیب بزرگترین آسیبها به طبقات پایین و متوسط جامعه در دولتهایهاشمی و روحانی زده شد. شاید محسنهاشمی دوست نداشته باشد مرور کند، اما به یاد ایشان میآوریم که میراث دولت مورد حمایت مرحوم هاشمی در حوزه اقتصادی، کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی و بدهی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی بوده است.
روزنامه اعتماد
[ad_2]
منبع www.saat24.news